مترجم: سهیلا جعفری
تقریبا دو سال از زمانی که انقلاب لیبی شروع شد میگذره، انقلابی که الهام گرفته از امواج بسیج تودهها در هر دو انقلاب تونس و مصر بود. من به نیروهای لیبیایی در خارج و داخل لیبی در مورد فراخوانی برای «روز خشم» پیوستم تا شروعی برای انقلاب علیه رژیم استبدای و خودکامه قذافی باشه. و این انقلاب بزرگی بود. زنان و مردان جوان لیبیایی در خط مقدم برای سقوط رژیم فریاد میزدند، و شعارهای آزادی، کرامت انسانی و عدالت اجتماعی سر میدادن. اونها شجاعت مثال زدنیای در مقابله با دیکتاتوری وحشیانه قذافی از خودشون نشون دادن. حس بزرگی از همبستگی را از شرقی تاغرب و تا جنوب نشون دادند. و در نهایت، بعد از یک دوره شش ماهه از جنگ وحشیانه و تلفاتی حدود ۵۰٫۰۰۰ نفر کشته، ما موفق به آزادسازی کشورمون وسرنگونی ستمگر شدیم.
قذافی بار سنگینی برای ما باقی گذاشت، که میراثی از استبداد، فساد و دونههای انحرافات بود. برای مدت چهاردهه رژیم استبدادی قذافی زیر ساختهای فرهنگی و بافت اخلاقی جامعه لیبی رو خراب کرد. با آگاهی از خرابی و چالشهای روبرو، من در بین بسیاری از زنان مشتاق به بازسازی جامعه مدنی لیبی خواستار گذاری فراگیر وعادلانه به دموکراسی و آشتی ملی بودم. تقریبا ۲۰۰ سازمان بلافاصله در زمان انقلاب و بعد از سقوط قذافی در بنغازی تاسیس شدند و حدود ۳۰۰ تا در طرابلس.
بعد از یک دوره ۳۳ ساله در تبعید، من به لیبی برگشتم و با شور و شوق منحصر به فردی شروع به ایجاد کارگاههای ظرفیت سازی برای توسعه انسانی و مهارتهای رهبری کردم. با گروهی از زنان بینظیر، اقدام به تاسیس بنیاد زنان لیبی برای صلح کردم که در مورد جنبش زنان، رهبری آنها در اقشار مختلف جامعه، سخنرانی سیاسی-اجتماعی برای توانمندسازی زنان و سخنرانی برای حقوق برابر زنان به منظور مشارکت در ساختار دموکراسی و صلح فعالیت میکرد.
من شرایط خیلی دشواری رو در پیش از انتخابات دیدم، شرایطی که به طور فزایندهای قطبی بود. محیطی که توسط سیاست خودکامهی سلطه گرا و حذف افراد شکل گرفته شده بود. من بنیاد زنان لیبی برای صلح رو به خاطر ایجاد یک قانون جامعتر برای انتخابات راهبری کردم، قانونی که به هر شهروند بدون توجه به پیشینهاش حق رای و اداره کشور بده و مهم تر از همه قرار دادن نامزدهای مرد و زن به صورت عمودی و افقی در لیست احزاب سیاسی برای ایجاد یک فهرست همگن از زن و مرد. در نهایت، ابتکار ما به تصویب رسید و موفق شد. زنان ۱۷/۵ درصد کرسیهای کنگره ملی رو برای اولین انتخابات بعد از ۵۲ سال گرفتند.
درسته که کمکم رضایت از انتخابات و بهطور کلی از انقلاب کم رنگ شد. هر روز ما با خبری از خشونت از خواب بیدارمیشدیم. یک روز با خبرهتک حرمت مساجد باستانی و مقبرههای صوفی بیدار شدیم. روز دیگه با خبر قتل سفیر آمریکا و حمله به کنسولگری بیدار شدیم. روزای دیگه با خبر قتل و ترور افسرای ارتش. و هر روز و هر روز ما با قانونی از شبه نظامیان و نقض مداوم حقوق زندانیان و بیاحترامی اونها به حاکمیت قانون بیدار میشدیم.
جامعه ما که شکل گرفته از تفکر انقلابی بود، بیشتر قطبی شد و از آرمانها و اصولش دور شد. آزادی، کرامت، عدالت اجتماعی رو اول از همه متوقف کردیم. عدم تحمل همدیگه، حذف دیگران و انتقام گیری نشانههای انقلاب شد. امروز من اینجا هستم نه برای اینکه الهام بخش شما برای موفقیتمون در لیست همگن زن و مرد در انتخابات باشم. من امروز اینجا هستم که اقرار کنم که ما ملتی هستیم که انتخابی اشتباه کردیم، و تصمیم اشتباه گرفتیم. ما الویتبندی درستی انجام ندادیم. چون انتخابات٬ صلح، ثبات و امینت را برای لیبی به ارمغان نیاورد. آیا لیست همگن نمایندگان زن و مرد و تناوب بین اونا صلح و آشتی ملی رو به همراه آورد؟ نه، اینطور نشد. پس چی شد؟ چرا جامعهی ما همچنان به قطبی بودن و سلطه گراییش با سیاست خودکامگی و حذف بقیه بوسیله هم مردان و هم زنان ادامه میده؟
شاید چیزی که ما از قلم انداخته بودیم فقط زنها نبودن، اما زنها به شفقت، رحمت و بردباری ارزش میگذارن. جامعهی ما به گفتگوی ملی و اجتماع سازی بیش از انتخاباتی نیاز داره که فقط تقویت کننده قطبی کردن و جدا سازی جامعه است. جامعهی ما بیشتر به نمایندگان زن با کیفیت بالا نیاز دارد تا اینکه نیازمند تعداد کمی نماینده زن باشه.
ما باید عوامل خشونت و تندروی و فراخوانی برای «روزهای خشم» رو متوقف کنیم. ما نیاز داریم به عنوان عوامل شفقت و رحمت عمل کنیم. ما نیاز به یک گفتمان زنانه داریم که نه تنها رحمت رو محترم شمرده، بلکه رحمت را به جای انتقام، همکاری رو به جای رقابت و بردباری رو به جای حذف دیگران پیاده سازی میکنه. و اینها آرمانهایی هستن که یک لیبی جنگ زده برای دستیابی به صلح نیاز داره.
صلح نیاز به کیمیاگری داره و این کیمیاگری درباره درهم پیچیدن یکی در میان بین دیدگاههای زنان و مردان. این، همگنی و در هم فرو رفتن واقعی زن و مردِ. ما باید موجودیت انسانی بنا بکنیم قبل از اینکه کارهای اجتماعی و سیاسی انجام بدیم.
با توجه به آیهی قرآن «سلام» - صلح - «کلمه خداوند مهربان، برای رحیم بودن است.» کلمه «رحیم» در تمام سنتهای ابراهیمی شناخته شده است و ریشه در زبان عربی و کلمه رحم، یعنی نماد زنانه مادر بودن داره، که تمامی بشریت اعم از مرد و زن، همه قبائل و همه مردم از اون نشات گرفتن. رحم تنها محلیِ که جنین بهطور کامل در اون پوشیده شده و در اون رشد میکنه. شفقت زهدان الهی کل موجودات رو تغذیه میکنه. پس همانطور که خداوند به ما میگوید: «رحمت من شامل همه چیز است» و همانطور که خداوند به ما میگوید: «رحمت من بر خشم من مقدم است».
رحمت او به همهی ما اعطا شود.
سپاسگزارم.